سلام
اوووووووووه اینهمه اتفاق تو سال 96 افتاد دیگه این هفته های آخر اگه دوام بیاریم میشیم جزو بازماندگان سال 96، اونوقت میام میبینم آخرین پست من مربوط میشه به وقتی که یه عده کله خرابه فک کنم داعشی حمله ناموفقی به نمیدونم کجای ایران داشتن!اصلا برای چه سالی بوده؟ :-D داعشم که منهدم شد شکر خدا
آره دیگه امروز روز مادره و ولادت با سعادت بانویی که من هم اسمشون هستم.
به مامانم میگم روز اسممه بهم چیزی ندادین
دو ساعت حرف زد که متقاعدم کنه روز دختر روزی دیگس.آخرشم بهش میگم اگه میگفتی این تی شرتی که امروز صبح برات خریدم همون کادوته راحت تر بودی تا اینهمه دلیل بیاری واسم.
آیا مادر شما هم مثل مادر من مشکل پسنده؟
آیا جدیدا کلا از هیچی خوشش نمیاد؟
مامان من که کلا همیشه مشکل پسند بوده ولی دبگه گفتم امسال حتما باید براش یچیزی بخرم بخاطر همین بعد از کلاس رفتم بازار و بعد از کلی زیرو رو کردن آخرشم یه روسری ارزون خریدم چون میدونستم بالاخره میاره پسش میده و غرمیزنه!
و دقیقا همین شد و بعد از تشکر گفت که آخه من روسری میزنم؟ حداااااااقل شال میخردی.اصلا پولشو میدادی خوشحال تر میشدم.کاره خوبو خواهرت کرد که گفت شماره کارت بده برات پول واریز کنم!
آخه مادر من پولم کجا بود ؟
من که به فروشنده گفته بودم آیا تعویض میکنی روسری رو؟گفت نه.
ولی آخرم مامانم کارخودشو کرد و رفت عوضش کرد و....
خلاصه من یکبار اومدم خودعزیزی کنم که اون یکبارم به جایی نرسید و دیگه عممممرا بخوام از این غلطا بکنم خخخخخ البته چون خودمو از قبلش آماده ساخته بودم برای هرگونه انتقادهِ مادرم برای همین زیاد به هم نریختم:-)
همون شاخه گل بنظرم بهترین گزینس :-D
دوستمم تو خیابون دیدم پیشنهاد داد شیرینی بخرم گفت خوشحال میشن ولی خب چیزی که باب میل باشه پیدا نکردم. ولی موقع برگشتن که با مامانم بودم خودش هوس بستنی سنتی کرد و خرید.
خدا ان شالله همه مادران و بانوان این سرزمین رو درکنار آقایون حفظ کنه و خدابیامرزه همه مادرای آسمانی رو ...