سلــــــــــــــــــــــــــام
دزفول زمستانش شروع شد بالاخره با بارش باران پریروزی..
دیروز خاک بود...باز دوباره امروز بارون...
پریروز یه گشتی تو شهر زمستونمون زدیم اینم نتایجش:
تو پستی که راجب خاک زده بودم که برگزیده هم شد توش عکسی از محله خاکیمون گذاشتم،حالا همون صحنه ولی بارونیش..
اینم فکر کنم میگنش پارک روناش..پل جدید تو عکس مشخصه
اینجا خواستم عکس هنری بگیرم موقعی که ماشین میره تو اب ها و آب پخش میشه..
از روی پل شناور عکس انداختم از پل قدیم...
اینم از زاویه ساحل..
بارون میاد
این روزها خالی ام..
مثل یک نیمکت گوشه شهر!
که پر از قصه شده..
تنها..
آرام..
و بی حوصله..
و انگار زمستان زده ام..
و روی تنهایی ام تنها باران می نشیند..
بوقلمون..گاهی اون قرمزی زیر گلوش باد میکرد سفید رنگ میشد(مال اون قهوه ایه)! فتبارک الله احسن الخالقین
سمنو آی سمنو...مالِ پایِ هفت سین،سمنو..
سمنو خونه عمم