سلام

خوبید؟

خب بیاین بریم یه سر بزنیم به اتفاقات این هفته..

یکشنبه سرکلاس یه دختری چق چق آدامس میخورد استاد بهش گفت بندازش دور.فک کنم دختره جواب استادو داد.استادم دختره رو شوت کرد بیرون! این میشه یه عامل برا آبروریزی!

یه چیزی که میتونه عامل بدبختی شناخته بشه اینه که بخوای بری دانشگاه و عجله داشته باشی و هرچی زنگ میزنی به آژانس بر نمیداره..بعد زنگ میزنی به یه آژانس دورتر.خداروشکر اونا جواب میدن..بعد که میای مقنعتو بزنی سرت میبینی مامانِ عزیزتر از جونت دوتا مقنعه هاتو گذاشته تو لباس شویی و یادش رفته که شما باید بری بیرون! و اونوقت مجبوری یه مقنعه که انگار از دهن بز دراومده رو سرت کنی و بری دانشگاه.برعکس اونروز خیلی گرمت میشه و هی کش چادرتو از سرت درمیاری و بدتر اون مقنعه مذخرف نمایان میشه! ولی خداییش با چادر شیک بود مقنعم.

یک تا سه کلاس داشتم بعد کلاس سه تا پنجم لغو شد.دوباره پنج تا هفت کلاس داشتم.یه ربع به پنج رفتم سرکلاس دیدم هیچکس نیست.وای اگه میفهمیدم کلاس تشکیل نمیشه و من الکی سه ساعته موندم تو دانشگاه که دیگه کارد میزدی خونم در نمیومد!ولی خداروشکر تشکیل شد کلاس..سر کلاس قبلی به دختری گفتم که کلاسمون جابجا شده مکانش.میای؟گفت حضور غیاب که نمیکنه؟ گفتمش نه.گفت پ نمیام.گفتمش ولی حالا نمون سرحرف من،شاید اینبار حضور غیاب کرد.گفت آره الان اندفه برعکس حضور غیاب میکنه...دختره نیومد سرکلاسو کلا خیلیا نیومدن.استادم دید کلاس خلوته گفت اسامیتونو بنویسین بهم بدین.گفتن دیگه باید حذف شده هارو اعلام کنین...سه جلسه غیبت=حذف اون درس.

یه تسلیت اســــــــــــــــــــــــاسی هم به هم تیمی های عزیزم میگم....

دایی جون من که تو واتساپ سالی یبار هم برام پیام نمیذاره بعد از برد تیمش اومد کلی کُری خوند برام تو واتساپ

برا بازی خسته بودم رفتم که بخوابم،یهو صدای فردوسی پور رو شنیدم که گفت گــــل ...رفتم دیدم گل زده تیم استقلال جونم.چنان ابراز احساساتی کردم که داداشم از خواب بیدارشد.بعد رفتم خوابیدم وقتی بیدار شدم دیدم اونا بردن.

امروز تو دانشگاه فیلم ( مهمان داریم ) رو اکران کردن.منو مامانمو دوستم رفتیم...مجری سر تا پا آبی پوشیده بود بعد کلی تبریک گفت به پرسپولیسیا..یه تسلیت به ما نگفت! میخواستم خفش کنم.تازه میگفت ببخشید صدام گرفتس بخاطر بازی دیروزه...یه پسری یه جیییییییییغی زد خیلی باحال بود.انگار تونل وحشت بود!!!!!!!!!!! مجری گفت مطمئنین این صدای یه پسربود؟!

فیلم قشنگی بود ولی خب با دوستان که باشی همش تبدیل میشه به خنده...حالا خداروشکر فیلم طنز نبود که انقد خندیدیم!!!!

ینفر چق چق آدامس میجوید..دختره داد زد گفت نکن....اون ادامه داد دختره هی میگفت نکن...اونم شدت بخشید به آدامس ترکوندنش دختره هم گفتش انجام بده انجام بده...دیگه همه سینما هی چق چق میکردن با آدامساشون.

وای وای وای وای وای وای..........................

من تو کل عمرم یادم نمیاد که گوشیمو جایی جا گذاشته باشم.امروز انقد مامانم هولم کرد که سوار تاکسی شدیم دیدم گوشیمو جا گذاشتم خونه.به مامانمم گفته بودم من کیف میارم که مشخص باشه دانشجوام!مامانمم کیف نیورد در نتیجه گوشیشم نیورد!حالا مامانمم برنامه ریزی کرده بود که تو راه من بزنگم به اعضای خانواده و بهشون بگم که خونه نیستیم نگران نشن!دیگه زحمتش افتاد گردن گوشی دوستم!

تو آمفی تئاتر هم دوستم میخواست عکس بگیره گوشیش حافظه نداشت.اونیکی دوستمم گوشیش باطری نداشت،یعنی همه محتاج گوشی من بودن.اخ

....

فضا سبز خواهرن خیلی شلوغ بود.من معمولا ساعت دوازده تا یک دانشگاه نیستم یا تو محوطه نیستم.مامانم گفت حالا تو هم مث این دخترا میای رو چمنا بشینی؟گفتمش آره تازه دیروز دراز کشیدیم روشون.(راست گفتم هان)

ماشالله دانشگاهای دزفول خیلی سرسبزن.یهو گل کاشتن اندازه قده یه بچه 8ساله...استادمونم گفت هرکی میاد اینجا تعریف فضا سبز دانشگاه میده

....

احساس میکنم متن هام به هم مربوط نیستن. یعنی ماجراهامو یادم رفته چجوری به هم مرتبط کنم! یکی بیاد یادم بده لطفا :)

التماس دعا.......