سلام...
تو این پست یه سری عکس از ابتدای سال 93 میذارم...
عکس خودمم داخلشونه
زیادم حرف نمیزنم
فقط بگم سرجلسه امتحان زمین شناسی دبیرمون که آقاس اومد سرجلسه و گفت کسی سوال نداره؟منو ینفردیگه دستمونو بردیم بالا.آقا هم رفت جواب دوستمو داد.این مرده تا آخر جلسه نیومد بالاسر من!منم تا آخر جلسه دسم بالا بود.آخرسردیدم فایده نداره دبیر گفت خب خدافظ داشت میرفت دلم میخواست تیکه تیکش کنم..داد زدم از این سره سالن تا اونسر تند گفتمش آقا سوال چهارده و سوال یک(میم) یکین! گفت گفتم که یکیشونو جواب بدین.بچه ها هم گفتن اینو که آقا گفت ....انقد بدصداست و منم گیج بودم که نشنیدم جوابو گفته.بعد به دوستام گفتم پ چرا زودتر نگفتین من سه ساعت الاف شدم
به این نتیجه هم رسیدم که وقتی از امتحان بلند میشم نباید از من سوالی بپرسه کسی! آخه رفتم ورقمو تحویل بدم خانومه گفت چندی؟ من فک کردم شماره ورقمو میگه..گفتمش نه 43.........ولی اون شماره کلاسو میگفت..فرداشم رفتم سراغ یکی دیگه.باز گفت چندی؟17 یا چهارده؟؟ من که کلا گیج شده بودم.آخه فقط کلاس خودمونو بلدم که شمارش13 هست.به خانومه گفتم نه 43!!
بالاخره رفتم دادمش به ینفردیگه..دیگه نموندم تا حرف بزنه زود رفتم.
...........................................................................................
نمیدونم این چرا هرچی ازش چلپ و چلپ عکس مینداختم با فلش نمیپرید بره! منم حسابی ازش عکس گرفتم بعد حرصم درومد پروندمش به زور
خب این هنرمندی های جدیدمه
پنج شنبه عصر
خورشید گرفتگی توسط ابر !!
اینم روز میلاد امام علی(ع) تو حیاط کانون ایثار گرفتم
راستی عید مبارک با تاخیر
...................................................................................................................
اینم عکس من و گل آفتاب گردون...:)
اونم پل جدیده...و اونم تیر چراغ برق که از شونه های من سبز شده انگاری!!
عکاس: خواهرم
پیشنهاد عکاسی از دو پارسی بلاگی : خواهرم
نتیجه : ضایع شدن ما دوتا پارسی بلاگی در مقابل دیدگان مردم روبرومون که نگامون میکردن که اینا چشونه اینجوری وایسادن بالای خیابون!!
....................................................................................................
حالا این بخش مال عکسای تعطیلات نوروزه که تو یکی از پست هام قول داده بودم که میذارم عکساشو..
سیزده به در..که امسال برای خیلی ها سیزده به تو بود بخاطر بارون!
این اثر هنری هم واقع در خانه( تیز نو) که الان شده مرکز میراث فرهنگی شهرستان دزفول
این عکسو خیلی دوست دارم چون زاویش جالبه...اکثر مردم از روبرو این مسجد رو که توی جاده ساحلی هست میبینن ولی تو گردشی که ما داشتیم از توی خرابه های پشت مسجد تونستم این زاویه رو پیدا کنم که پل جدید هم بیوفته تو عکس.اون آلاچیق های پایین عکس هم مربوط میشه به سفره خونه سنتی
پل قدیم دزفول
مکان عکاسی: موزه آب ( آسیاب های قدیمی )
اینم داخل یه آسیاب
آب یخ !
اینم همون خانه تیزنو هست...اینم فک و فامیلای منن که با هم رفته بودیم تور دزفول گردی! جدی میگم ها
کوچه قدیمی مشرف به رودخانه
میگن بچه های دزفول آدگه...... سعی هم نکن در فهمیدن کلمه آ دِگهَ
سایه گروه تور دزفول گردی از روی پل قدیم برروی آبِ گذرایِ دز ....
خنکی آب رو میشد احساس کرد
قایق و پل ساسانی (قدیم)
....................................................................................
امروز امتحان دینی داشتیم خوب دادمش
فقط موندم تو کفِ اینکه تو کل کتاب از غفور و رحیم بودن خدا صحبت شده ولی درس آخر که احکامو میگه .......... (هیچی دیگه بهشت ارزونی خودتون)
.........................
بازم خداروشکر:) .......... دعا کنین امتحانات بعدیمو خوب بدم..خیلی سخت میشن دیگه