سلام
خیلی وقته از شروع مدارس گذشته و من از خاطراتم ننوشتم..
خب امسال بجزمنو بغل دستیم کسی شیطنت نمیکنه که خاطراتم باحال بشه
امسال دیگه یکی از دبیرا بهمون گفت شدین یه مثلث متفق القول واسه شلوغ کردنو حرفیدن.منظورش(منو بغل دستیمو میز پشت سریمونه که تنها میشینه و با هم میحرفیم)
یکی دیگه از دبیرا هم بهم گفت : اف1 انقدر انرژیت زیاده که بغل دستیو پشت سریتم میگیری به حرفیدن.راستم میگه
امسال خیییلی شلوغ شدم..همه ی بچه های پارسال و دوستام میگن اف 1 تو که آروم بودی پس چت شده امسال؟؟!!!!
فک کنم اثرات نت باشه که شارژم کرده وگرنه من آدم بی حالی بودم و الآنم هنوز بی حالم!
درسمم افتض شده امسال..
خلاصه اینارو وللش..
بریم سراغ رشوه گیری تو مدرسه !
بغل دستیم مامور دم در هم هست که مواظب باشه کسی نره بیرونو اینا..
یه روز بعداز زنگ تفریح اومد سرکلاس گفت یه شارژ گیرم اومد!!
گفت یکی از بچه ها رفته بود بیرون واسه اینکه اسمشو ندم دفتر گفته بیا این شارژ ایرانسلو بگیر ولی اسممو نده دفتر.دوستمم از خدا خواسته قبول کرده بود!
فردای اون روز دانش آموزه فکو فامیلشو که توی همون مدرسن جمع کرده بودو اومد تو کلاسمون که شارژ و پس بده.!
ولی شارژ چی ؟! کشک چی؟! دوستم هاشا میکرد
کار خوبیم میکرد وگرنه باید جواب گوی دفترم میشد..
خو معامله کرده بودن دیگه شارژو گرفته بود بجاش دفتر هم به دانش آموزه گیر نداده بود
خلاصه ماجرا به خیرو خوشی تموم شد شارژم حتما تاحالا تموم شده