پيام

← اف1 ✿
93/3/8

+ سلام امروز باخانوماي همسايه رفتيم رودخونه براي صبحونه،بچه هاداشتن شناميکردن که يکي يکي سردشون ميشدوميومدن مينشستن.منم زودغذا خوردم رفتم توآب پيش دخترهمسايمون.من که رفتم بقيه هم جرات کردن اومدن توآب.آقامن خوشم نميادغيبت کنم ولي خب توخونِ هرخانومي هستش!ي خانواده جوون بودن دوتادخترابتدايي داشتن.مامان باباهه ويکي ازدخترارفتن کنارآب،اون يکي دخترشون تنهاموندتوي چادرمسافرتي وقليون ميکشيد!!

*ستاره سهيل* 93/3/10

*خواهرشم يه مايو نازک پوشيده بود.ي خانومي بهش گفت کلاس چندمي؟گفت سوم.خانومه گفت خب عزيزم ديگه بزرگ شدي يه بلوزشلواري چيزي ميپوشيدي!! اونوقت خانوما که با ماها بودن وقتي باباي دخترا ميومد نميرفتن تو آب شنا کنن چون نامحرمه.*

*واقعا آخه به کجا چنين شتابان ما مسلمونا داريم ميريم ؟؟*

مرسي:)

توي فضاي باز با مايو؟! اونجا ايرانه؟

بچه کلاس سوم ايتدايي! بله متاسفانه

پس کم کم داره واشنگتون ديسي ميشه!دي

:دي