سلام.باز این فروزان خانوم دوست گرامی بنده امر نمودند ک چندتا از اس هاشو بذارم تو وبلاگ...
بچه برام دعا کنین:(
----------------------------------------------------------
راست میگن..
یه مرد گریه نمیکنه!
اگه حالش بد شه سیگارمیکشه.
ولی وای به روزی که یه مرد با گریه سیگار بکشه!!!
گاهی اوقات مجبوریم بپذیریم که برخی از آدمها فقط میتوانند در قلبمان بمانند نه در زندگیمان..
چه بد دردیست ...
بزرگ شدن دردهایت ، قبل از خودت...
میگذارم و میروم..
نه اینکه دوستت ندارم...نه،
چون از *نخودی*بودن متنفرم.
اینا هم از طرف خودم:
..............
یه دوست دارم هایی هم هست میدونی دروغه ها ولی قلبت واسه باورش به عقلت التماس میکنه...!!!
درون دل که پیدا نیست
پر از زندان و زندانیست
تو را محکوم دل کردم
نمیدانم دلیلش چیست
سبب شاید همین باشد
بدون تو نباید زیست
سلام(رو عکسا کلیک کنید اگه میخواید بزرگ ببینیدشون)
یادش بخیر، تو تعطیلات عید92 ، روز عزاداری فاطمیه ی اول! با چندنفر از فامیلا(وبلاگ نویسا) رفتیم هیئت
مقصد هیئت امامزاده سبزقبا برادر امام رضا(ع)
توی حیاط امامزاده مراسم گرفته بودن
بعد از مراسم که حیاط خلوت شده بود چشم خواهرزاده بنده، کوثر خانوم نقاش!!!!!! به غرفه نقاشی افتاد
از اون اصرار که بریم نقاشی بکشم و از ما هم انکار که خسته ایمو بریم خونه
آخرشم که مگه میشد این دخترو راضی کرد؟؟ نه!
رفتیم سراغ غرفهه
تا کوثر داشت ورقه و لوازم نقاشیشو آماده میکرد نگاهم به یه پدر و پسری افتاد که پسره تو این وضعیت بود!!
باباهه هم داشت با پسرش حرف میزد که چرا نقاشیتو اینجوری کردی آخه؟!..پسره هم که ماشالله همش جواب سربالا میداد.
خب
اومدم سراغ کوثر خودمون ،رفتیم یه ورقه نقاشی چاپ شده انتخاب کنیم برا رنگ آمیزی...همشوم شلوغ پلوغ بودن طرحاش، حاج آقای مسئول غرفه دید ماشالله کوثرخانوم توانش برا رنگ آمیزی زیاده میخواست یه طرح پیچیده بهش بده! ما از اینور التماسش میکردیم که دیرمونه آقا یه طرح خلوت بده بهش!
خلاصه دیدیم تا این نقاشی به دست کوثرخانوم رنگ بشه ،ما جوونمون در میاد این شد که خودمون وارد عمل شدیمو افتادیم به جونِ نقاشی!
(اون ساق سفیده دست منه)
خب رنگرزم که 5 تا بشه نقاشی رنگاش رنگین کمونی میشه دیگه!!
خب بالاخره رنگ زدیمشو قرار شد عکسارو بزنم تو وبلاگ
اون حاج آقا هم کلی جاییزه به کوثر داد به خاطر حجابشو رنگ آمیزیشو (رنگ آمیزیمون) ، سوره خوندش
سلـــــــــــــــــــــــــامـــــــــــــــــــــــــــــــــ
این سلام کاملاً متفاوت بود..
چون امروز سالگرد روزیه که تو سال هفتادوپنجش نزدیکای اذون صبح یه نی نی به رنگ لبو! (به گفته دختر داییم) به دنیا اومده..
اون نی نی کم کم رنگش عوض شده و بزرگ شده..اونقققققققققققققدر بزرگ که دیگه لباسای نی نییش اندازش نیست!
اونقدر که میره مدرسه و انقد که میدونه چه روزی تولدشه تا به بقیه بگه که بهش تبریک بگن!
و بیاد تو وبلاگش از روز تولدش بنویسه..
آره خب تولــــــــــــــــــــــــدمه دیگه....
یه عـــــــــــــــــــــــــالمه از کاربرای اینترنتو دوستای خوبو محترمم و افراد بیرون نت و خانواده و اقوام بهم تبریک گفتن این روزو:)
تو این همه سال عمرم. خیلی گندکاری کردم!
نخواستم بگم ولی خب گفتم برا اینکه بعدا مطالب وبلاگمو میخوام بخونم خوبه که یادم بیاد چه آدمی بودم!!
دیروز وقتی هنوز بدنیا نیومده بودم!!!!!!رفتم اهواز
از هـــــــــــــــمــــــــــــــــه ی اونایی که تولدمو چه پیشاپیش و چه پسوپیش(!)تبریک گفتنو میگن ممنووووووووووووووووووووووووووونممممممممممممم
من کیک کاکائویی خییییییییییییییلی دوست دارم برا همین انواعشو میذارم..یدونه هم غیر کاکائویی میذارم برا اونایی که هم سلیقم نیستن..
یادش بخیر یه سال مهدیه کاربر اینترنتی و همشهری عزیزم برام یه مجسمه کادو اورد...حالا مهدیه متاهل شده...مبارکه..
خخخخخخخب حالا 17 سالم شده...بگو ماشــــالله...میگماااا برام دعا کنین..برا امتحانام...
اوف چقد کاکائو
عـــــــــــــاشق سوسکمممممممممممممممم
نمیدانستم حرفهایش حقیقت دارند یا نه...
ولی لعنتی چقدر مهربان بود ، هر وقت که دروغ میگفت!!!!
............
این پیامک رو دوستم فروزان خانوم گل گلاب ،عرق بیدمشک(و کلی تعریف دیگه!!) داد که بزنم تو وبلاگم به اسم خودش..البته اون نگفت که اینهمه تعریف ازش بدم!
باران ببار..
باران ببار به حالِ زارِ من
ای ابر..
خودت را جلویش به دیوار آسمان میکوبی که چه؟
او چشمش گروی طنازی های دیگریست...
ای ابر..
مَغُر
او گوش هایش پر شده از حرفای دیگری..
.. او، بر نخواهد گشت ..
آسمان ..
دوامِ گریستن ابر را پایدارتر کن..
و سرعتش را بیشتر..
تا بارشش هم نوای گریستن من باشد..!..
..
به قلم: ← اف1
پ. ن: مخاطب خاص نداره
مجله smithsonian گزارش می دهد به لطف تکنولوژی های قرن 21 بالاخره پس از 128 سال توانسته اند به چند صفحه ی مقوایی (حامل صدای گراهام بل) جان بخشی کنند تا بتوانند به اولین تماس تلفنی آقای بل دسترسی پیدا کنند.
گراهام بل در زمان خود از شیوه ی متفاوتی برای ضبط صدا استفاده کرده بود، وی با استفاده از ورق فلزی، موم، شیشه، مقوا، کاغذ، گچ و فلز سبک جدیدی در ضبط صدا را ایجاد کرده بود.
روش استفاده شده توسط این مخترع بزرگ باعث شده بود که امکان باز پخش صدا به مدت یک قرن محال به نظر برسد.
این صفحات مدت ها در موزه ملی تاریخ آمریکا قرار داشت و محققان سال ها بر روی بازیابی صداهای ضبط شده روی آنها کار می کردند.
در بازیابی صدا از تکنولوژی تصویربرداری سه بعدی جدیدی بهره برده اند تا صفحه ها را اسکن کرده و اطلاعات را به کامپیوتر منتقل کنند
اما صدایی که به دست ما رسیده است ، صوتی همراه با استرس زیاد که باعث مبهم شدن آن شده است ، آقای بل 128 سال پیش در اولین تماس تلفنی خودا گفته است "صدای مرا گوش کن .... الکساندر گراهام بل" (Hear my voice -- Alexander Graham Bell)
دانلود فایل صوتی
گزارش از : سامان صباغی
برگرفته از مطالب مندرج در : cnet
یعنی به زووووور میبرد برهه رو هاااا
میوه درخت سِدر...کُنار...که هرکی عکسو دیده فک کرده که پرتقالن! ولی میوش اندازه یه بنده انگشته.
اینم با عموم اینا رفته بودم شهرونشونشون بدم که با این سوژه زیبا روبرو شدم..
شوش دانیال میزبان مهمانان نوروزی....مرقد دانیال نبی
جاده منتهی به زمینامون.البته اینی که عکس گرفتم منتهی به شهره!
سلـــــــــــــــــــــــــــــام
هوووووووووووووووووووووففففففففففففففف بالاخره بعد از یه مدتی(برای من طولانی) دستم به تایپ رفت!
یکی از فوائد خوندن مطالبم توسط دیگران این بود که زنداییم هم که آه و نالمو برای اینکه گوشیم به رایانه وصل نمیشدو خوند اومد بهم گفت که چرا دستگاه بلوتوث رایانه نمیخری؟؟ منم فرداش سریع رفتم خریدم.
بابا جونم درومد تا عکسارو یکی یکی بلوتوث کردم.حالا یه سوال! گوشیم یهو هنگ میکنه هررررررررررررچی گزینه ارسالو میزنم میمونه نیگام میکنه هیج عکس العملی نشون نمیده! نمیدونین چشه؟؟
هنوز یه چندتا عکس تو گوشیم مونده که انتقالشون ندادم به رایانه بخاطر این لوس بازیای گوشی..ایششششششششش
یبارم که اومدم رایانه رو روشن کنم مودم افتاد رو زمین سه روز التماس داداشمو کردم تا بیادببینه اینترنت چشه که وصل نمیشه...سیمش قطع شده بود.
خب حالا برا اینکه حوصلتون سرنره و منم خسته نشم از توضیح دادن یه چندتا عکس میذارم براتون بقیه رو هم ایشالله دفعات بعد اگه عمری بود.
این تعزیه توی تکیه آزمان بود که یکمشو رفتیم بقیشم رفتیم هیئت.که خییییییییلی خوشم اومد که مثل تعزیه های قدیمی همه ی بازیگراش مرد(مذکر) بودن.
اینم هیئت فاطمیه دوم که دیگه من فقط شبشو رفتم که فردا نرم هیئتو بشینم درس بخونم.و طبق معمول از شانس بده من بچه ها امتحانو بدموقع کنسل کردنو هفته بعد 3فصل بجاش امتحان گرفت که من دیگه نخوندم بد دادم امتحانو..فدا سرم!
البته عکسا زیاد بودن همچنین حضور بانوان که دیگه عکسا باب میلم نبودن نذاشتمشون.
ووووووو حالا عکسای هنری بنده:
چیه؟؟؟؟ خو اونم یجور هنره!
اینم عکس هنری از تو سینی از مبینا فداش بشم.عکس قالبمم مبیناس.
اینم تق تقیامن که باهاشون قلب درست کردم..
گل کاغذی و خار... مکان: گلدون خونمون
.
.
حالا میخوام یه عکس نشونتون بدم لطفا افراد بیمار مشاهدش نکنن!
.
گران ترین عکس سال
.
.
چچچچچچچچچققققققققققققدر پراید .... بنظرتون پسته هم دارن؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اونم پل جدید شهرم دزفول هست.
دیگه بسه سایز بقیه عکسا بزرگن باید وقت بذارم مناسبشون کنم..نه که گوشیم 8 مگاپیکسله دوربینشششششششششش
خاک تو سرش از نزدیک که از چیزی عکس میگیرم اففففففففففففففففتضاح میاره عکسو
اللهم عجل لولیک الفرج...الهی آمین..